11.26.2013

33

می‌خاستم بیایم یک پست ِ بلند بالا در وصف ِ مادر ِ گل و عزیزتر از جانم بنویسم، که متوجه حضور ِ یک ویروس ِ فلان فلان شده‌ای در لپتاپ خود شدم.
ویروس مذکور چنان وقاحتی داشت که به من اجازه‌ی پست گذاشتن در وبلاگم را نمی‌داد.
البته که دخلش را آوردم. یس، آی اَم اَن اینجینیر :] البته با کمک ِ یکی از دوستان که از من بیشتر معندس است.
حالا اما همین‌قدر بگویم که من مهربان‌ترین و زیباترین و فداکارترین و باگذشت‌ترین و هنرمندترین مادر ِ دنیا را دارم. هرچقدر بگویم باز هم نمی‌توانم توصیفش کنم. 
کاش من هم به مادرم رفته باشم...