پروسهی تُرشی درست کردن و شور انداختن همیشه برایم جالب است؛ هر سال با مامان کلم و هویج و کرفس و سیبزمینی ترشی و سبزی و بقیهی مخلفات را آماده میکنیم تا رسیدن به لحظهی هیجان انگیزی که من دوستش دارم. موقعی که باید همهی مواد را با هم مخلوط کرد و تووی کوزههای سفالی ریخت و تا لبالبش سرکه اضافه کرد. تجربهاش کردید؟ اگر از این کارها کرده باشید حس ِ مرا خوب میفهمید.
البته به همین راحتی ها هم نیست، این پروسه مراحل ِ سختی دارد تا برسد به جاهای خوب خوبش. چشمتان روز ِ بد نبیند؛ دستانم به دستان ِ کبری خانم از سیاهی و خشکی و خطهایی که روی شستم (از املایش مطمئنم) بر اثر ِ چاقو افتادهاند، سور میزنند.
میدانید؟ با همهی این حرفها، میارزد...