5.18.2014

73

خوب می‎توانم مادرم را صبح‎ها تصوّر کنم، که بعد از بیدار شدن از خوابش یک راست می‎آید به اتاق ِ من.
جای خالی‎َم را می‎بیند؛ می‎گوید "الحمدالله"؛  
پتویم را که از عجله مرتب نکردم، تا می‏‎کند؛ چادر نمازم را روی لپتاپم می‎اندازد که خاک نگیرد.
و زیر ِ لب آیت الکرسی می‎خواند...